#خاطرات_طلبگی_6 - نه همین لباس جین است ... تی شرت عجیب و غریبی که به تن داشت در تمام طول مشاوره حواسم را پرت کرده بود. لباسی که لایه سفید بیرونی اش را گویا با برس سیمی چاک چاک کردهاند و اگر نبود لایه مشکی داخلی اش هر آینه تمام محتویاتش پیدا بود. شلوار جینش هم البتّه دست کمی از لباسش نداشت و به لحاف چهل تکّه بیشتر شبیه بود تا ساتر نیمکره جنوبی بدن! تنها اثری که از ریشش ادامه مطلب ...
#خاطرات_طلبگی_5 عضو تیم ملی - پنج-پنج به نفع داورِ حکیم! به قیافهاش میخورد وضعش خوب باشد که البته بعدها فهمیدم وضعش خیلی خوب است. عضو تیم ملّی والیبال بود و از بهترینهایشان بهترینِ آسیا هم شده بود. سرویس کلامش را اینگونه زد که به خاطر خستگی روحی از خانه زده بود بیرون و به قول خودش با اینکه میتوانست خیلی جاهای دیگر برود امّا آمده امامزاده تا دلش باز شود و اتّفاقی نمایشگاه را دیده و آمده مشورت کند. ادامه مطلب ...
کتاب الاشارات فی شرح سفر الامارات رهآوردی از سفر یک طلبه به کشور امارات متحده عربی می باشد.
اگر علاقه مند به آشنایی با زوایای تبلیغ اسلام در فضای بین الملل بخصوص در کشورهای حاشیه خلیج فارس هستید خواندن این کتاب را به شما توصیه می کنیم.
این کتاب، حاوی مجموعه خاطرات خودنوشته حجت الاسلام و المسلمین استاد حمید وحیدی از یکی از سفرهای تبلیغی ایشان در خارج کشور است.
#خاطرات_طلبگی_4
سلام آیت الله!
البتّه برای اینکه ناشکری نباشد و خدای مهربان قهرش نگیرد باید این را هم بگویم که به برکت لباس پیامبری که برتن داشتیم احترام و ادب و محبّت هم کم شامل حالمان نمیشد؛
امّا این برایم مشهود بود که گرچه از نظر کمّی، محبّتها بسیار بیشتر و مفصّلتر از طعنهها و زخمزبانها بود
امّا از نظر صداقت واقعاَ نظرات گروه دوّم بسی صادقانهتر حواله میشد تا گروه اوّل. ادامه مطلب ...