حمید وحیدی | Hamid Vahidi

ایتا | HamidVahidi_ir@

حمید وحیدی | Hamid Vahidi

ایتا | HamidVahidi_ir@

خاطرات استاد حمید وحیدی؛ سیتی‌زن لس آنجلسی!

#خاطرات_طلبگی_8 - سیتی‌زن لس آنجلسی! از همان اوّل که نشست از شکل برخورد و رفتارهایش معلوم بود #فرهنگ متفاوتی دارد و با ما فرق می‌کند. وقتی فهمیدم بزرگ شده #آمریکاست و در ایالت #کالیفرنیا و در #لس‌آنجلس و همسایگی #هالیوود (علیه اللعنه) #زندگی می‌کند علّت تفاوت ‌ها را فهمیدم. برادر بزرگ ‌ترش هم بعداً آمد ایرانیُ الأَب و آمریکایی الأمّ (پدر ایرانی و مادر آمریکایی) بودند و به اصطلاح خودشان سیتی‌زن یا همان شهروند آمریکا محسوب می‌شدند. عجیب این‌که سؤالات هردویشان  ادامه مطلب ...

خاطرات استاد حمید وحیدی؛ العیاذ بالله!

#خاطرات_طلبگی_7 - العیاذ بالله! در نگاه اوّل هم می‌شد افسردگی و سرخوردگی را در خطوط در هم پیچیده چهره اش فهمید!  - گفت حاج آقا چندتا سوال داشتم؟ با همان شوخی قدیمی و نخ نما؛ ولی مفید همیشگی گفتم: این جا صف یه دونه ایه! امّا حالا شما چون مشتری خوبی هستی بفرما! خنده اش آن قدر محو بود که شاید لبخند نامیدنش مناسب تر باشد ولی برای   ادامه مطلب ...

کرسی نظریه پردازی «کارآمدی یا ناکارآمدی فقه در تربیت الهی»

کرسی نظریه پردازی «کارآمدی یا ناکارآمدی فقه در تربیت الهی» درمدرسه علمیه امام خمینی(ره) تهران با حضور اساتید محترم حوزه «حجت الاسلام حامد حسینیان» و «حجت الاسلام حمید وحیدی» و جمعی از اساتید محترم و طلاب معزز حوزه علمیه امام خمینی(ره) برگزار گردید و  نظرات طرفین در این جلسه مورد بحث و بررسی قرار گرفت؛ مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.

دانلود صوت جلسه

دانلود فیلم جلسه

خاطرات استاد حمید وحیدی؛ نه همین لباس جین است ...

#خاطرات_طلبگی_6 - نه همین لباس جین است ... تی شرت عجیب و غریبی که به تن داشت در تمام طول مشاوره حواسم را پرت کرده بود. لباسی که لایه سفید بیرونی ‌اش را گویا با برس سیمی چاک چاک کرده‌اند و اگر نبود لایه مشکی داخلی ‌اش هر آینه تمام محتویاتش پیدا بود. شلوار جینش هم البتّه دست کمی از لباسش نداشت و به لحاف چهل تکّه بیشتر شبیه بود تا ساتر نیم‌کره جنوبی بدن! تنها اثری که از ریشش  ادامه مطلب ...

خاطرات استاد حمید وحیدی؛ عضو تیم ملی - پنج-پنج به نفع داورِ حکیم!

#خاطرات_طلبگی_5 عضو تیم ملی - پنج-پنج به نفع داورِ حکیم! به قیافه‌اش می‌خورد وضعش خوب باشد که البته بعدها فهمیدم وضعش خیلی خوب است. عضو تیم ملّی والیبال بود و از بهترین‌هایشان بهترینِ آسیا هم شده بود. سرویس کلامش را اینگونه زد که به خاطر خستگی روحی از خانه زده بود بیرون و به قول خودش با اینکه می‌توانست خیلی جاهای دیگر برود امّا آمده امامزاده تا دلش باز شود و اتّفاقی نمایشگاه را دیده و آمده مشورت کند.  ادامه مطلب ...